جداًلغتنامه دهخداجداً. [ ج ِدْ دَن ْ ] (ع ق ) بطور درستی و راستی . بدون شوخی و هزل . || بطور سعی و کوشش . از روی حقیقت و بطور تأکید. بطور حقیقت و بدون ریا. (ناظم الاطباء). بی ش
جداًفرهنگ انتشارات معین(جِ دَّ نْ) [ ع . ] (ق .) 1 - به راستی ، بدون شوخی . 2 - با سعی و کوشش . 3 - به تأکید.
جدالغتنامه دهخداجدا. [ ج َ ] (ع اِ) باران که عام بود. (مهذب الاسماء). باران عام یا باران بسیار و بیحد. (منتهی الارب ). باران عام یا بارانی که پایانش معلوم نباشد. (از اقرب الموا
جدالغتنامه دهخداجدا. [ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان انگوت بخش گرمی شهرستان اردبیل . این ده در بیست و پنجهزارگزی شمال گرمی و هفت هزارگزی شوسه ٔ بیله سوار به گرمی واقع شده و مح
متکلف ➊ [آراستگی متن]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه لف ➊ [آراستگی متن]، مزین، غنی، آراسته بهصنایع بدیعی، آراسته، فاخر، مصنوع، آرایشی مرسل، مرصع، مسجع، مقطع، ملمع رسا است