جداسازی برخوردیimpingementواژههای مصوب فرهنگستاندر نمونهبرداری هوا، فرایند جمعآوری گازها و ذرات معلق و هواویزها ازطریق قرار دادن جریان گازِ مورد نمونهبرداری در معرض برخورد شدید با یک سطح
جداساز برخوردیimpinger, impingement separatorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی افزارۀ نمونهبرداری که از آن برای جمعآوری آلایندههای هوا در جداسازی برخوردی استفاده میشود
جداسازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت زی، انفصال، فک، انقطاع تفکیک، انفکاک، دستچین انتزاع رهایی، آزادسازی انزوا، گوشهگیری تحریم، بایکوت طرد، دفع تصفیه، تقطیر تفریق مصادره جابهجایی، انت
جداساز برخوردیimpinger, impingement separatorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی افزارۀ نمونهبرداری که از آن برای جمعآوری آلایندههای هوا در جداسازی برخوردی استفاده میشود