جداریلغتنامه دهخداجداری . [ ج ِ ] (اِخ ) احمدبن سیدی بن الحسن بن بحر جداری بغدادی ، مکنی به ابوبکر. محدث است . در تاریخ بغداد ذکر او رفته است و ابن رزقویه از او روایت کند. (از معجم البلدان ).
جداریparietalواژههای مصوب فرهنگستانویژگی تَمَکنی که در آن جفتها بر روی دیوارۀ داخلی یا قسمتهای تورفتۀ یک تخمدان مرکب تکحجرهای قرار دارند
جداری دیوارهدارparietal-septateواژههای مصوب فرهنگستانویژگی تَمَکنی که در آن جفتها در داخل دیوارههای تخمدان اما در درون حجرههای مجزا قرار دارند
جداری ـ محوریparietal-axileواژههای مصوب فرهنگستانویژگی تَمَکنی که در آن جفتها در محل اتصال دیواره و فراَبر یک تخمدان دو یا چندحجرهای قرار دارند
جداریختیapomorphyواژههای مصوب فرهنگستانحالت یا خصوصیت یا وضعیتی اشتقاقی که نشاندهندة وضعیت تکاملی جدیدی است
دائره ٔ جداریهلغتنامه دهخدادائره ٔ جداریه . [ ءِ رَ / رِ ی ِ ج ِ ری ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آلتی نجومی برای اندازه گرفتن فاصله ٔ سمت الرأسی معدل النهار. رجوع به لاروس بزرگ شود.
جداری دیوارهدارparietal-septateواژههای مصوب فرهنگستانویژگی تَمَکنی که در آن جفتها در داخل دیوارههای تخمدان اما در درون حجرههای مجزا قرار دارند
somatogenicدیکشنری انگلیسی به فارسیsomatogenic، کالبدی، ناشی از سلولهای جداری وبدنه، ایجاد کننده سلولهای جداری و جسمی
جداریختیapomorphyواژههای مصوب فرهنگستانحالت یا خصوصیت یا وضعیتی اشتقاقی که نشاندهندة وضعیت تکاملی جدیدی است
جداری دیوارهدارparietal-septateواژههای مصوب فرهنگستانویژگی تَمَکنی که در آن جفتها در داخل دیوارههای تخمدان اما در درون حجرههای مجزا قرار دارند
جداری ـ محوریparietal-axileواژههای مصوب فرهنگستانویژگی تَمَکنی که در آن جفتها در محل اتصال دیواره و فراَبر یک تخمدان دو یا چندحجرهای قرار دارند
تاجداریلغتنامه دهخداتاجداری . (حامص مرکب ) تاجوری . پادشاهی . عمل تاجدار : همچنین در تاجداری و جهانداری بپای همچنین در ملک بخشی و جهانگیری بمان . فرخی .تا چو هدهد تاجداری بایدت در خلق دل طوطی آسا طوق آتش کم نخواهی یافتن . <p c