جتلغتنامه دهخداجت . [ ج ِ ] (انگلیسی ، اِ) در اصطلاح ، به نوعی از هواپیما اطلاق میشود که دارای حرکت جتی است و حرکت جتی آن جهش به پیش است که برای متحرک بر اثر تخلیه ٔ خلفی سیل
جتلغتنامه دهخداجت . [ ] (اِخ ) یکی از شهرهای قدیم که در مرز و بوم دان واقع و مسقطالرأس جلیات دلاور فلسطینیان است (اول سموئیل 17:4) و یکی از شهرهای پنجگانه ٔ ایشان بود (یوشع 1
ژتلغتنامه دهخداژت . [ ژِ ] (اِخ ) طائفه ای از سیتهای اروپا. مسکن ایشان نخست در ساحل یمین رود دانوب بود. داریوش کبیر پادشاه ایران با آنان حرب و اسکندر مقدونی با ایشان اتحاد کرد
jettedدیکشنری انگلیسی به فارسیجت، مانند فواره جاری کردن، بخارج پرتاب کردن، بیرون ریختن، پراندن، فواره زدن