جبلانیلغتنامه دهخداجبلانی . [ ج ُ ] (ص نسبی ) منسوب است به جبلان که بطنی است از حمیر. (انساب سمعانی ).
جبلانلغتنامه دهخداجبلان . [ ج َ ب َ ] (اِخ ) یاقوت آرد: تثنیه ٔ جبل است ولی چون جبلان (بطور مطلق ) گویند دو کوه طیی ٔ یعنی اَجَاء و سلمی را اراده کنند. (از معجم البلدان ). در منت
جبرانیلغتنامه دهخداجبرانی . [ ج ِ ] (اِخ ) احمدبن هبةاﷲبن سعداﷲ مکنی به ابی ابوالقاسم و ملقب به التاج .منسوب به جبرین قورسطایا است . (از معجم البلدان ).
جبرانیلغتنامه دهخداجبرانی . [ ج ِ ] (اِخ ) سعیدبن سعداﷲبن مقلدبن احمدبن هبةاﷲبن سعداﷲمنسوب به جبرین قورسطایا است . (از معجم البلدان ).
جبرانیلغتنامه دهخداجبرانی . [ ج ِ ] (اِخ ) سعیدبن سعیدبن صالح بن مقلدبن عامربن علی ... برادر ابوعبادةالولیدبن عبیدالبحتری شاعر است . وی شاعر و نحوی فاضلی است و حوزه ٔ درسی و جامع
ابوعبدالرحمنلغتنامه دهخداابوعبدالرحمن . [ اَ ع َ دِرْ رَ ما ] (اِخ ) الجبلانی . ابوعبدالرحمن المرادی از او روایت کند.
جبلانلغتنامه دهخداجبلان . [ ج ُ ] (اِخ ) نام دو موضع است اول جبلان العرکبه ؛ شهر وسیعی است در یمن که بین وادی زبید و وادی رِمَع است و شراحیون در آنجا سکونت دارند. دوم جبلان ریمه
جبلانلغتنامه دهخداجبلان . [ ج َ ب َ ] (اِخ ) یاقوت آرد: تثنیه ٔ جبل است ولی چون جبلان (بطور مطلق ) گویند دو کوه طیی ٔ یعنی اَجَاء و سلمی را اراده کنند. (از معجم البلدان ). در منت
imbricatedدیکشنری انگلیسی به فارسیجبرانی، پولک پولک کردن، مثل فلس ماهی روی همچیدن، نیمه نیمه روی هم گذاشتن
جبرانیلغتنامه دهخداجبرانی . [ ج ِ ] (اِخ ) احمدبن هبةاﷲبن سعداﷲ مکنی به ابی ابوالقاسم و ملقب به التاج .منسوب به جبرین قورسطایا است . (از معجم البلدان ).