جبرهستلغتنامه دهخداجبرهست . [ ج َ رَ هََ] (اِخ ) نام هندی مار فرضی است که کنایه از ستاره ٔ عطارد است . رجوع به تحقیق ماللهند ص 261 س 10 شود.
گبرلغتنامه دهخداگبر. [ گ َ ] (ص ، اِ) مغ.(جهانگیری ). آتش پرست . (برهان ) (انجمن آرا). مجوس . زرتشتی به دین : هربذ، مجاور آتش کده و قاضی گبران . (منتهی الارب ). بعقیده ٔ پورداو