جایگاه برشیrestriction siteواژههای مصوب فرهنگستانتوالی نوکلئوتیدی خاص که با یک دروننوکلئاز ویژهبُر شناسایی و بریده میشود
جایگاهفرهنگ مترادف و متضاد۱. جا، قرارگاه، ماوا، محل، مرکز، مسکن، مقر، مکان، منزل، موضع، موقف، موقعیت ۲. درجه، مرتبه، مقام
جایگاهلغتنامه دهخداجایگاه . (اِ مرکب ) مکان استقرار. (بهار عجم ) (آنندراج ). مکان . مسکن . خانه . مقام . منزل . هر محلی که در آنجا چیزی ثابت شود. محلی که شامل چیزی باشد. (ناظم الا
دِگْدوگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی آشپزخانه قدیمی که با هیزم غذا طبخ میکنند.جایگاه آتش برای پخت غذا بر هیزم را هم دگدو گویند که با آجر و گل ساخته شده است و هیزم را در این جای
دیر مارت مروثالغتنامه دهخدادیر مارت مروثا. [ دَ رِ رَ م َ ] (اِخ ) دیری است در دامنه ٔ کوه جوشن مشرف بر شهر حلب و مشرف بر العوجان .خالدی گوید دیر کوچکی است و در آن دو جایگاه میباشدیکی برا
آخرستواژهنامه آزادآخُرست، آخُر است، آخور است. تغییر یافتۀ «آخور است» (در شعر مولوی). آخور جایگاه علوفه برای حیواناتی مانند گاو و شتر است.
جاپایابی دِناDNA footprintingواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای تعیین جایگاه اتصال پروتئین دِناوند (DNA-binding) متـ . سنجش حفاظت دِنا ـ پروتئن DNA-protein protection assay
کاشتینۀ سفارشیfabricated implantواژههای مصوب فرهنگستانکاشتینهای که برای یک جایگاه خاص بهطور ویژه و براساس سفارش ساخته میشود