جاکردیزهلغتنامه دهخداجاکردیزه . [ ک َ زَ ] (اِخ ) نام محلی بزرگ به سمرقند. (معجم البلدان ). و بدانجا گورستانی است و قبر ابوالقاسم اسحاق بن محمدبن اسماعیل عارف سمرقندی بدانجا است .
جاکردیزیلغتنامه دهخداجاکردیزی . [ ک َ ] (اِخ ) محمدبن اسحاق بن ابراهیم بن عبداﷲ. مکنی به ابوالفضل منسوب به جاکردیزه و معروف به جاکردیزی است . وی برای تحصیل حدیث به حجاز و عراق و مصر
جاکردیزیلغتنامه دهخداجاکردیزی . [ ک َ ] (ص نسبی ) منسوب به جاکردیزه . رجوع بدان کلمه شود. (الانساب سمعانی ).
جاکردیزهلغتنامه دهخداجاکردیزه . [ ک َ زَ ] (اِخ ) نام محلی بزرگ به سمرقند. (معجم البلدان ). و بدانجا گورستانی است و قبر ابوالقاسم اسحاق بن محمدبن اسماعیل عارف سمرقندی بدانجا است .
جاکردیزیلغتنامه دهخداجاکردیزی . [ ک َ ] (اِخ ) محمدبن اسحاق بن ابراهیم بن عبداﷲ. مکنی به ابوالفضل منسوب به جاکردیزه و معروف به جاکردیزی است . وی برای تحصیل حدیث به حجاز و عراق و مصر
جاکردیزیلغتنامه دهخداجاکردیزی . [ ک َ ] (ص نسبی ) منسوب به جاکردیزه . رجوع بدان کلمه شود. (الانساب سمعانی ).
جایمندلغتنامه دهخداجایمند. [ م َ ] (ص مرکب ) کاهل . تنبل . هیچ کاره . (برهان ) (آنندراج ). سست . بی کار. معطل . (ناظم الاطباء).