جاکردیزیلغتنامه دهخداجاکردیزی . [ ک َ ] (اِخ ) محمدبن اسحاق بن ابراهیم بن عبداﷲ. مکنی به ابوالفضل منسوب به جاکردیزه و معروف به جاکردیزی است . وی برای تحصیل حدیث به حجاز و عراق و مصر
جاکردیزیلغتنامه دهخداجاکردیزی . [ ک َ ] (ص نسبی ) منسوب به جاکردیزه . رجوع بدان کلمه شود. (الانساب سمعانی ).
جاکردیزهلغتنامه دهخداجاکردیزه . [ ک َ زَ ] (اِخ ) نام محلی بزرگ به سمرقند. (معجم البلدان ). و بدانجا گورستانی است و قبر ابوالقاسم اسحاق بن محمدبن اسماعیل عارف سمرقندی بدانجا است .
جاکردیزهلغتنامه دهخداجاکردیزه . [ ک َ زَ ] (اِخ ) نام محلی بزرگ به سمرقند. (معجم البلدان ). و بدانجا گورستانی است و قبر ابوالقاسم اسحاق بن محمدبن اسماعیل عارف سمرقندی بدانجا است .
ساغرجیلغتنامه دهخداساغرجی . [ غ َ ] (اِخ ) خواجه یحیی ساغرجی از مشایخ تصوف بوده و مزار وی بر قبرستان جاکردیزه در سمرقند است . رجوع به رساله ٔ قندیه چ تهران ص 5 شود.
ساغرجیلغتنامه دهخداساغرجی . [ غ َ ] (اِخ ) احمدبن فرج بن عبدالعزیزبن ابی الهیثم ساغرجی مکنی به ابونصر فقیهی ،فاضل بود. وی بسال 574 هَ . ق . درگذشت و در گورستان جاکردیزه مدفون گردی
خرقانیلغتنامه دهخداخرقانی . [ خ َ ] (اِخ ) بکربن عبداﷲبن عبدالرحیم خرقانی . یکی از ائمه ٔ حدیث بود. عمر نسفی از او نام برده و گفته است که وی در عصر روز سه شنبه هیجدهم ذی قعده ٔ سا
زامینیلغتنامه دهخدازامینی . [ ی ی ] (اِخ ) علی بن ابی سهل بن حمزه مکنی به ابوالحسن و متصدی تدریس در مدرسه ٔ سمرقند و از ائمه ٔ علم حدیث بوده و از علی بن احمدبن ربیع سنکبانی روایت