جانعلی وندواژهنامه آزاد جانعلی وند:نام سرسلله یکی از تیره های طایفه مدملیل راکی از ایل هفت لنگ بختیاری است.همچنین نام دهکده ای است در شهرستان اندیکا ( شهر آبژدان )، در گذشته این روستا را بنه وار جانعلی وند نام داشت امروزه به صالح کوتاه معروف شده است
جانعلیلغتنامه دهخداجانعلی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیایی بخش سنقر و کلیایی شهرستان کرمانشاه . واقع است در 45 هزارگزی شمال سنقر و 2 هزارگزی آلمادین . محلی است کوهستانی و سردسیر و سکنه ٔ آن 7
جانعلیلغتنامه دهخداجانعلی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نازیل بخش خاش شهرستان زاهدان واقع در 70 هزارگزی شمال باختری خاش کنار شوسه ٔ خاش به زاهدان . محلی است جلگه ، گرمسیر، معتدل و سکنه ٔ آن 150 تن است زبان بلوچی ، آب آن از
جانعلیلغتنامه دهخداجانعلی . [ ع َ ] (اِخ ) فرزند خواجه علی بای که بدست محمدخان شیبانی در سمرقند بقتل رسید (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 279). رجوع بهمان کتاب شود.
جانعلیلغتنامه دهخداجانعلی . [ ع َ ] (اِخ ) یساول . از سرداران سلطان حسین میرزا بایقرا. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 116). رجوع بهمان کتاب شود.
جانعلیلغتنامه دهخداجانعلی . [ ع َ ](اِخ ) نام محلی در کنار جاده ٔ قزوین و رشت که در میان سراوان و قاضیان در 316000 گزی تهران واقع است .
جانعلیلغتنامه دهخداجانعلی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیایی بخش سنقر و کلیایی شهرستان کرمانشاه . واقع است در 45 هزارگزی شمال سنقر و 2 هزارگزی آلمادین . محلی است کوهستانی و سردسیر و سکنه ٔ آن 7
جانعلیلغتنامه دهخداجانعلی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نازیل بخش خاش شهرستان زاهدان واقع در 70 هزارگزی شمال باختری خاش کنار شوسه ٔ خاش به زاهدان . محلی است جلگه ، گرمسیر، معتدل و سکنه ٔ آن 150 تن است زبان بلوچی ، آب آن از
جانعلیلغتنامه دهخداجانعلی . [ ع َ ] (اِخ ) فرزند خواجه علی بای که بدست محمدخان شیبانی در سمرقند بقتل رسید (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 279). رجوع بهمان کتاب شود.
جانعلیلغتنامه دهخداجانعلی . [ ع َ ] (اِخ ) یساول . از سرداران سلطان حسین میرزا بایقرا. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 116). رجوع بهمان کتاب شود.
جانعلیلغتنامه دهخداجانعلی . [ ع َ ](اِخ ) نام محلی در کنار جاده ٔ قزوین و رشت که در میان سراوان و قاضیان در 316000 گزی تهران واقع است .
جانعلیلغتنامه دهخداجانعلی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیایی بخش سنقر و کلیایی شهرستان کرمانشاه . واقع است در 45 هزارگزی شمال سنقر و 2 هزارگزی آلمادین . محلی است کوهستانی و سردسیر و سکنه ٔ آن 7
جانعلیلغتنامه دهخداجانعلی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نازیل بخش خاش شهرستان زاهدان واقع در 70 هزارگزی شمال باختری خاش کنار شوسه ٔ خاش به زاهدان . محلی است جلگه ، گرمسیر، معتدل و سکنه ٔ آن 150 تن است زبان بلوچی ، آب آن از
جانعلیلغتنامه دهخداجانعلی . [ ع َ ] (اِخ ) فرزند خواجه علی بای که بدست محمدخان شیبانی در سمرقند بقتل رسید (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 279). رجوع بهمان کتاب شود.
جانعلیلغتنامه دهخداجانعلی . [ ع َ ] (اِخ ) یساول . از سرداران سلطان حسین میرزا بایقرا. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 116). رجوع بهمان کتاب شود.
جانعلیلغتنامه دهخداجانعلی . [ ع َ ](اِخ ) نام محلی در کنار جاده ٔ قزوین و رشت که در میان سراوان و قاضیان در 316000 گزی تهران واقع است .