جانشینیلغتنامه دهخداجانشینی . [ ن ِ نی ] (حامص مرکب ) خلافت . ولایت عهد. وراثت . (ناظم الاطباء). عمل قائم مقام . رجوع به جانشین شود.
جانشینی جفتبازbase-pairing substitutionواژههای مصوب فرهنگستانجانشینی بازها با یکدیگر که به جهش در دِنا منجر میشود
جانشینی متقابلmetathesis 1, double displacement, double decompositionواژههای مصوب فرهنگستانواکنشی که در آن دو عنصر یا گروههایی از عناصر مربوط به دو مولکول جابهجا میشوند