جاندارلغتنامه دهخداجاندار. (نف مرکب ،اِ مرکب ) معروف است که انسان و حیوان زنده باشد. (برهان ). ذی روح . دارای روان . حیوان . (ناظم الاطباء). || قادر. توانا. (ناظم الاطباء). || (از
تریپانوزومفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهجاندار تکیاخته که به حالت انگلی در خون بعضی از حیوانات و انسان زندگی میکند.