جازستانلغتنامه دهخداجازستان . [ زِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کشور بخش پاپی شهرستان خرم آباد و آن در 25هزارگزی جنوب باختری سپیددشت و 6هزارگزی باختری ایستگاه کشور واقع است . سک
جاستانلغتنامه دهخداجاستان . (اِخ ) نام موضعی از توابع اسفزار است . حمداﷲ مستوفی در نزهة القلوب خاستان ضبط کرده و در ذیل همان کتاب چ لیدن بصور جاستان ، حاس ، حاسن ، آمده است . (نزه
جاستانلغتنامه دهخداجاستان . (اِخ ) نام موضعی از توابع اسفزار است . حمداﷲ مستوفی در نزهة القلوب خاستان ضبط کرده و در ذیل همان کتاب چ لیدن بصور جاستان ، حاس ، حاسن ، آمده است . (نزه
جان ستانندهلغتنامه دهخداجان ستاننده . [ س ِ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف مرکب ) جان ستان . روح گیر. کشنده . رجوع به جانستان شود.