جارورکیتلغتنامه دهخداجارورکیت .(اِخ ) (از سانسکریت ذرووکتو ) یکی از مذنبات (ذوذنب ) عالیه در آئین هند. (تحقیق ماللهند ص 316). و رجوع به فهرست همان کتاب شود.
کاونهفرهنگ انتشارات معین(وُ نَ یا نِ) (اِ.) 1 - جانورکی است سرخ و زهردار و بر او خال های سیاه باشد و بیشتر در فالیزها به هم رسد و خربزه را ضایع کند. 2 - کرم شب تاب .
طیفورلغتنامه دهخداطیفور. [ طَ ] (ع اِ) نام جانورکی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || مطلق پرنده را گویند اعم از مرغ و ملخ و امثال آن . (برهان ). || مرغی است . (مهذب الاسماء). |
چوککلغتنامه دهخداچوکک . [ ک َ ] (اِ) جانورکی است که در ویرانه ها آشیانه کند و آن را بوم نیز گویند. (جهانگیری ). جغد را گویند، و آن پرنده ای است نامبارک و پیوسته در خرابه ها آشیا