جابهجایی موسمیseasonal roundواژههای مصوب فرهنگستانالگوی جابهجایی گروههای شکارگرـ گردآور در مناطق مختلف که مبتنی بر دسترسی فصلی به غذا و دیگر منابع است
جابهجایی دوقلوییtwinning displacementواژههای مصوب فرهنگستانجابهجایی ناشی از لغزش دوقلویی در یک بلور
جابهجایی الکتریکیelectric displacementواژههای مصوب فرهنگستانحاصلضرب گذردهی و شدت میدان الکتریکی متـ . القای الکتریکی electric induction
جابهجایی ایزوتوپیisotope shiftواژههای مصوب فرهنگستانجابهجایی یا شکافتگی خطهای طیف که وجود ایزوتوپهای مختلف را در یک عنصر نشان میدهد
جابهجایی بسامدfrequency shiftواژههای مصوب فرهنگستانتغییر بسامد فرستنده یا نوسانگر رادیویی متـ . جابهجایی بسامد رادیویی radio frequency shift
فیلم انتزاعیabstract filmواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فیلم متعلق به سینمای پیشگام (avant-garde) که با تمهیدات بصری نظیر تغییر و جابهجایی شکلها، حرکت، تعویض نسبتهای شکلهای هندسی و موسیقی عکسالعملهای روان
انتقالفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. جابهجا کردن چیزی یا کسی.۲. جابهجا شدن.۳. تغییر کردن محل کار کارمند یا کارگر.۴. سرایت کردن.۵. (جامعهشناسی) منتقل شدن از یک نظام اجتماعی به نظام اجتماعی دیگ
پیچفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. قطعهای فلزی مانند میخ با دندههای مارپیچی که با پیچگوشتی یا آچار پیچانده و بازوبسته میشود.۲. قسمتی از معبر که با انحراف سیر مستقیم خود باعث تغییر مسیر معب
اَبیراهی سالانهannual aberrationواژههای مصوب فرهنگستانجابهجایی مختصر موضع یک ستاره در تصویر در طول سال، براثر حرکت زمین به دور خورشید