ثوانیلغتنامه دهخداثوانی . [ ث َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ثانیه که بمعنی دوم است و شصتم حصه ٔ دقیقه . (غیاث اللغات ). || ثوانی نجوم ؛ هرچه بزیر فلک قمر پیدا آید از چیزهای نورانی جز برق و
ثوانیفرهنگ انتشارات معین(ثَ) [ ع . ] (اِ.) جِ ثانیه . ؛ ~ نجوم هر چه به زیر فلک قمر پیدا آید از چیزهای نورانی جز برق و صاعقه و از آن جمله است : انسی ، جابیه ، حربه ، ذوذنب ، ذوذؤابه
سوانیلغتنامه دهخداسوانی . [ س َ ] (ع اِ) ج ِ سانیة. (دهار) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). المثل : سیر السوانی سفر لاینقطع؛ یعنی گردش شتر آبکش سفری است که هرگز به آخر نمیرسد. (از
ثانیلغتنامه دهخداثانی . (ع ص ، اِ) نعت فاعلی از ثنی . || دوم . دوّم . دویم . || جفت . || دوتاکننده . || برگرداننده . || پیچیده . || اسم یکی از اقسام مروارید. || هذا ثانی اثنین ؛
ثانی اثنینلغتنامه دهخداثانی اثنین . [ اِ ن َ ] (ع اِ مرکب ) دوم دو. || یکی از دو. || دومی . || مجازاً، همتا. تالی تلو. نسخه ٔ ثانی . عدیل . قرین . نائب مناب . قائم مقام . دیگرم . لنگه
ثانیلغتنامه دهخداثانی . (اِخ ) تخلص شاه عباس ثانی صفوی در شعر و این رباعی ازوست :از هجر توام بدیده خون میگردداحوال دلم بی تو زبون میگرددای دوست اگر ترا ببیند ثانی برگرد سرت ببین
مصباحیلغتنامه دهخدامصباحی . [ م ِ ] (ص نسبی ، اِ) قسمی از ثوانی نجوم شبیه به چراغ . (یادداشت مؤلف ).
خوامسلغتنامه دهخداخوامس . [ خ َ م ِ ] (ع اِ) ج ِ خامسة. (یادداشت بخط مؤلف ) : و علامات درج و دقایق و ثوانی و ثوالث و روابع و خوامس و هبوط بنوشت . (سندبادنامه ص 64).- ابل خوامس
ذوذنبلغتنامه دهخداذوذنب . [ ذَ ن َ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) دنباله دار. ستاره ٔدنباله دار. و آن از ثوانی نجوم است . ج ، ذوات الاذناب . رجوع به ذوذوابة شود.
ثانیةلغتنامه دهخداثانیة. [ ی َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث ثانی . || شصت یک از دقیقه و او قسمت میشود به شصت ثالثه (فلک ). || از درجه ٔ دوم . از درجه ٔ ثانیه (اصطلاح طب ). رجوع به درجه شو