چمن سازلغتنامه دهخداچمن ساز. [ چ َ م َ ] (نف مرکب ) باغبان . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مرادف چمن آرای و چمن پیرای و چمن طراز. (از آنندراج ) : پیری شکوفه کرد و اجل شد ثمرفشان صد رن
به آفریدلغتنامه دهخدابه آفرید. [ ب ِه ْ ف َ ] (اِخ ) ابن ماه فروردین . ایرانی ، خراسانی (قرن اول و دوم هجری ). وی در زمان ابومسلم خراسانی آیینی جدید آورد و مبنای آن همان دیانت زردشت
تسبیللغتنامه دهخداتسبیل . [ ت َ ] (ع مص ) سبیل کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). در باختن در راه خدای . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). قرار دادن چیزی در راه خیر و
اجتناءلغتنامه دهخدااجتناء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) جَنْی . (زوزنی ). میوه چیدن . باز کردن میوه را. بار از درخت باز کردن . چیدن . اقتطاف . قَطف : هرکس بیخ خشک کاشت به اجتنای ثمرتش بهره
مخمرلغتنامه دهخدامخمر. [ م ُ خ َم ْ م َ ] (ع ص ) سرشته شده . (ازآنندراج ) (غیاث ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سرشته . (دهار چ بنیاد فرهنگ ). تخمیرشده و سرشته شده . (ناظ