صالحدیکشنری عربی به فارسیقابل تعقيب قانوني , صلح دادن , اشتي دادن , تطبيق کردن , راضي ساختن , وفق دادن
صالحلغتنامه دهخداصالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان ، مکنی به ابی الولید. صاحب کتاب الوزراء و الکُتّاب آرد که : صالح کاتب حجاج بن یوسف بود و زاذانفروخ دیوان فارسی را بعهده داش
صالحلغتنامه دهخداصالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن وصیف . پدر وی کاتب المعتز خلیفه ٔ عباسی بود. و بسال 253 هَ . ق . لشکر ترک مواجب چهار ماه از وی طلب کردند و چون درخواست آنان را اجابت ن
ثعله و افرالغتنامه دهخداثعله و افرا. [ ] (اِخ ) نام کتابی است از سهل بن هارون فارسی رامنوی . (ابن الندیم ).
ثعلهباقلاNelumboواژههای مصوب فرهنگستانتنها سردۀ ثعلهباقلائیان آبزی با دو گونه که گلهای درشت و زیبایی شبیه به گلهای نیلوفر آبی دارند
ثعلهباقلائیانNelumbonaceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از چنارسانان آبزی با یک سرده و دو گونه که بهطور گسترده، در جنوب شرقی آسیا و جنوب شرقی امریکا بهصورت علفی چندساله میرویند؛ دانههای آنها در نهنج گوشتی
ثعلبتانلغتنامه دهخداثعلبتان . [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) دو قبیله از عرب یعنی ثعلبة بن جدعاء و ثعلبة بن رومان .
ثعلبةلغتنامه دهخداثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابومالک . تابعی است . او از لیث بن ابی سلیم و از او فریابی روایت کند.
ثعله و افرالغتنامه دهخداثعله و افرا. [ ] (اِخ ) نام کتابی است از سهل بن هارون فارسی رامنوی . (ابن الندیم ).
ثعلهباقلاNelumboواژههای مصوب فرهنگستانتنها سردۀ ثعلهباقلائیان آبزی با دو گونه که گلهای درشت و زیبایی شبیه به گلهای نیلوفر آبی دارند
تانه شیلوهلغتنامه دهخداتانه شیلوه . [ ] (اِخ ) محل داخل شدن شیلوه یکی از مرز و بوم افرائیم میباشد. (صحیفه ٔ یوشع 16:6). بعضی آن را شیلو و دیگران خرابه ٔ ثعله دانسته اند و آن تلی است ک
چنارسانانProtealesواژههای مصوب فرهنگستانراستهای از دولپهایها با گلهای پیرامادگی (perigynous) و کاسۀ گلبرگنمای (corolla-like) چهارقطعهای که یا گلبرگ واقعی ندارند یا تعداد گلبرگهایشان کاهش یافته
تیملغتنامه دهخداتیم . [ ت َ ] (ع اِ) بنده و از آن است تیم اﷲبن ثعلبةبن عکابة و تیم اﷲبن قاسط در نمر، و در قریش . تیم بن مرة قوم ابی بکر (رض ) و تیم بن غالبین فهر و تیم بن قیس ب