ثعلبیانOrchidaceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای بزرگ و جهانی از مارچوبهسانان با حدود 850 سرده و 17000 گونه که بزرگترین تیرۀ گیاهان گلدار محسوب میشود و شامل گونههای چندسالۀ زمینی و رورست یا بالارو
ثعلبتانلغتنامه دهخداثعلبتان . [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) دو قبیله از عرب یعنی ثعلبة بن جدعاء و ثعلبة بن رومان .
ثعلبانلغتنامه دهخداثعلبان . [ ث َ ل َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ ثعلب . دو روباه . || روباه . و درکنز ثعلبان بضم اول و سوم روباه نر. (غیاث اللغة).
ثعابینلغتنامه دهخداثعابین . [ ث َ ](ع اِ) ج ِ ثعبان بمعنی اژدرها. || رئیس الثعابین . ماری خرافی که از تخم خروس زاید و مار پرزهرو نیز مرغی موهوم که دم وی مانند مار بود و نوعی حیوان
ثعلبOrchisواژههای مصوب فرهنگستانسردهای از ثعلبیان که اغلب در اروپا و شمال غربی افریقا تا تبت و مغولستان و چین و ژاپن پراکنده هستند
ثعلبتانلغتنامه دهخداثعلبتان . [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) دو قبیله از عرب یعنی ثعلبة بن جدعاء و ثعلبة بن رومان .
ثعلبانلغتنامه دهخداثعلبان . [ ث َ ل َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ ثعلب . دو روباه . || روباه . و درکنز ثعلبان بضم اول و سوم روباه نر. (غیاث اللغة).
راشدلغتنامه دهخداراشد. [ ش ِ ] (اِخ ) سلمی . ابن عبدربه ، از بنی سلیم بود و سدانت این قبیله داشت و روزی دو روباه بر یک بت دویدند و آب تاختند و چون راشد این بدید، گفت :ارب ّ یبول