ثبوتلغتنامه دهخداثبوت . [ ث ُ ] (ع مص ) ایستادن . برجای ماندن . بُروک . تبراک . قرار گرفتن . || استوار شدن . پایداری . استقرار. || مداومت . || مواظبت . || ثابت شدن . تحقق . || ح
ثبوتفرهنگ انتشارات معین(ثُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) استوار شدن ، استقرار یافتن . 2 - بر جای ماندن ، ایستادن . 3 - ثابت شدن امری با دلیل و برهان . 4 - (اِمص .) پایداری ، دوام . 5 - است
سبوطلغتنامه دهخداسبوط. [ س ُ ] (ع مص ) فروهشته گردیدن موی . (منتهی الارب ). ضد جعد. (اقرب الموارد). فرخالی .
ثبوتیلغتنامه دهخداثبوتی . [ ث ُ ] (ص نسبی ) مقابل سلبی . یطلق علی ما لایکون السلب جزءً من مفهومه و علی ما من شأنه الوجود الخارجی و علی الموجود الخارجی . و یرادف الثبوتی الوجودی
ثبوتیلغتنامه دهخداثبوتی . [ ث ُ ](اِخ ) شاعری است و او را دیوانی است بترکی وی اشربه و معاجین در بازار قرامان قسطنطنیه میفروخته است .
ثبوتیهلغتنامه دهخداثبوتیه . [ ث ُ تی ی َ ] (ع ص نسبی ) تأنیث ثبوتی . مقابل سلبیه : صفات ثبوتیه . رجوع به اثباتی شود.
ثبوتیلغتنامه دهخداثبوتی . [ ث ُ ] (ص نسبی ) مقابل سلبی . یطلق علی ما لایکون السلب جزءً من مفهومه و علی ما من شأنه الوجود الخارجی و علی الموجود الخارجی . و یرادف الثبوتی الوجودی
ثبوتیلغتنامه دهخداثبوتی . [ ث ُ ](اِخ ) شاعری است و او را دیوانی است بترکی وی اشربه و معاجین در بازار قرامان قسطنطنیه میفروخته است .
ثبوتیهلغتنامه دهخداثبوتیه . [ ث ُ تی ی َ ] (ع ص نسبی ) تأنیث ثبوتی . مقابل سلبیه : صفات ثبوتیه . رجوع به اثباتی شود.