ثامسطیوسلغتنامه دهخداثامسطیوس . [ م ِ ] (اِخ ) طبیبی از یونان قدیم . یحیی نجومی زمان او را فترت بین افلاطون و اسقلبیوس ثانی گفته است .
ثامسطیوسلغتنامه دهخداثامسطیوس . [ م ِ ] (اِخ ) خطیب و حکیمی از مفسرین کتب ارسطاطالیس . او کاتب یولیانس مرتد بود. او راست : شرح قاطیغوریاس (مقولات ) ارسطو. تفسیر تمام انالوطیقای اولی
اسحاقلغتنامه دهخدااسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ماجری (ماجرمی ؟). وی یکی از کتب ثامسطیوس را بعربی نقل کرده و چون نسخه ٔ او بسیار مغلوط بود بار دیگر آن را مقابله و تصحیح کرده است .
ابوبشرلغتنامه دهخداابوبشر. [ اَ بو ب ِ ] (اِخ ) متّی بن یونس نصرانی نسطوری دیرُقنّی . از پیروان طریقه ٔ مرماری . او شاگرد قویری و ابی احمدبن کرنیب و روفیل و بنیامین است . معاصر ال
ابن عدیلغتنامه دهخداابن عدی . [ اِ ن ُ ع َ دی ی ] (اِخ ) ابوزکریا یحیی بن عدی بن حمیدبن زکریای منطقی ، نصرانی یعقوبی . نزیل بغداد.شاگرد ابوبشر متی بن یونس و ابونصر فارابی . وفات 36
اسحاقلغتنامه دهخدااسحاق . [ اِ ](اِخ ) ابن حنین بن اسحاق عبادی . مکنی به ابویعقوب . طبیب مشهور (215 - 298 هَ . ق .). او در علم طب یگانه ٔعصر خویش و در نقل و معرفت لغات و فصاحت آن
ارسطولغتنامه دهخداارسطو. [ اَ رِ ] (اِخ ) (در یونانی : اریست تلس ) حکیم مشهور یونانی ملقب بمعلم اول و پیشوای مشائین . نام این فیلسوف در فارسی و عربی بصور ذیل آمده است : ارسطو، آر