تیگرانلغتنامه دهخداتیگران . (اِخ ) ملقب به کبیر پادشاه ارمنستان (86-89 ق .م .) و داماد مهرداد ششم ملقب به اصیل بود. وی پادشاه پونت را بر ضد رومیان یاری کرد. (از لاروس ). رجوع به ا
تیگرانلغتنامه دهخداتیگران . (اِخ ) نوه ٔ آرخه لائوس و پادشاه دست نشانده ٔ دولت روم در ارمنستان . به دوران سلطنت بلاش اول و امپراتوری نرون . ولی چون بلاش از این امر ناراضی بود، پس
تیگران ثرتالغتنامه دهخداتیگران ثرتا. [ ن ُ ث ِ ] (اِخ ) از شهرهای ارمنستان باستان که پس از خراب شدن شهر آرتاکساتا، پایتخت آن کشور گردید. رجوع به ایران باستان ج 3 ص 2442 و 2443 شود.
تیرانلغتنامه دهخداتیران . (اِخ ) دهی از دهستان بربرود است که در بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع است و 343 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
تیران اوللغتنامه دهخداتیران اول . [ ن ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) بیست و هفتمین پادشاه از سلسله ٔ اشکانیان ارمنستان موافق نوشته های مورخین ارمنستان و نویسندگان رومی است . او پسر آرتاشس سوم بو
تیرانلغتنامه دهخداتیران . (اِخ ) دهی از بخش راور شهرستان کرمان است که 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
تیران دوملغتنامه دهخداتیران دوم . [ ن ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) سی و چهارمین پادشاه از سلسله ٔ اشکانیان ارمنستان موافق نوشته های مورخین ارمنستان و نویسندگان رومی است . او پسر خسرو دوم بود و
تیگران ثرتالغتنامه دهخداتیگران ثرتا. [ ن ُ ث ِ ] (اِخ ) از شهرهای ارمنستان باستان که پس از خراب شدن شهر آرتاکساتا، پایتخت آن کشور گردید. رجوع به ایران باستان ج 3 ص 2442 و 2443 شود.
دیگرانلغتنامه دهخدادیگران . (اِخ ) (تیگران ) برادر دیکران (تیگران ) اول که در بیست وچهارمین سال سلطنت فیروزشاه پارسی بتخت ارمنستان نشست . (از تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2588 و 2589)
دیگرانوهیلغتنامه دهخدادیگرانوهی . (اِخ ) نام خواهر تیگران پادشاه ارمنستان است و ضحاک چون او را بزنی گرفت تصمیم داشت تا بدستیاری وی تیگران را خائنانه تلف کند اما زن راضی نشد ببرادرش خ
ساری استرلغتنامه دهخداساری استر. [ اِ ] (اِخ ) برادر تیگران پادشاه ارمنستان و داماد فرهاد سوم [ 69 - 60 ق . م . ] پادشاه اشکانی بود. در لشکر کشی فرهاد بسال 64 ق . م . پیشاهنگ سپاهیان
کلئوپاترلغتنامه دهخداکلئوپاتر. [ کْل ِ / ک ِ ل ِ ءُ ] (اِخ ) زن تیگران پادشاه ارمنی . رجوع به تاریخ ایران باستان ص 2149 شود.