تیوسلغتنامه دهخداتیوس . (اِخ ) پادشاه پافلاگونیه از معاصران و مخالفان اردشیر دوم بود که بدست داتام اسیر گردید و به دربار ایران تسلیم گردید. رجوع به تاریخ ایران باستان ج 2 صص 114
تیوسلغتنامه دهخداتیوس . [ ت ُ ] (ع اِ) ج ِ تیس . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به تیس شود.
تیوسوللغتنامه دهخداتیوسول . (اِ) به معنی شماتت باشد و آن به مصیبت و آزارمردم خوشحال شدن است . (برهان ). شماتت و خوشحالی از بدبختی و مصیبت زدگی دیگران . (ناظم الاطباء). به معنی شما
تاران تیوس واررونلغتنامه دهخداتاران تیوس واررون . [ وارْ رُن ْ ] (اِخ ) از دانشمندان رومی که در زمان «پومپه » بحکومت ایبری (اسپانیا) منصوب شد: ... بعلاوه ٔ اطلاعات مذکوره ، یک نفر عالم رومی
تمیس تیوسلغتنامه دهخداتمیس تیوس . [ ت ِ یُس ْ ] (اِخ ) فیلسوف و معلم بدیع و فصاحت و بلاغت یونان در قرن چهارم میلادی . (از لاروس ). رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
تاوستنلغتنامه دهخداتاوستن . [ وَ / وِ ت َ ] (مص ) مقاومت کردن : عدوی تو تنست ای دل حذر کن نتاوی با کس ار با او نتاوستی .ناصرخسرو (دیوان ص 473).
تاوسهلغتنامه دهخداتاوسه . [ وَ س َ / س ِ ] (اِ) تابسه است . (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ نظام ) (لسان العجم شعوری ج 1 ورق 291 ب ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). چراگاه . (لسا
تیوسوللغتنامه دهخداتیوسول . (اِ) به معنی شماتت باشد و آن به مصیبت و آزارمردم خوشحال شدن است . (برهان ). شماتت و خوشحالی از بدبختی و مصیبت زدگی دیگران . (ناظم الاطباء). به معنی شما
تاران تیوس واررونلغتنامه دهخداتاران تیوس واررون . [ وارْ رُن ْ ] (اِخ ) از دانشمندان رومی که در زمان «پومپه » بحکومت ایبری (اسپانیا) منصوب شد: ... بعلاوه ٔ اطلاعات مذکوره ، یک نفر عالم رومی