تیهولغتنامه دهخداتیهو. [ تی / ت َ / ت ِ ] (اِ) پرنده ای است شبیه به کبک لیکن از کبک کوچکتر است و معرب آن تیهوج باشد با زیادتی جیم . (برهان ). مرغکی است خردتر از گنجشک (؟) که آن
تیهوفرهنگ انتشارات معین(تِ) [ په . ] (اِ.) پرنده ای است مانند کبک که کمی از آن کوچکتر است ، ولی گوشتش خوشمزه تر است . رنگ پرهایش خاکستری مایل به زرد و زیر بال هایش سیاه است .
تیهوگویش اصفهانی تکیه ای: teyhu طاری: --------- طامه ای: teyhu طرقی: teyhu کشه ای: --------- نطنزی: teyhu
تیهوگویش خلخالاَسکِستانی: ku karg دِروی: ku karq شالی: ku karg کَرنَقی: čəl kahlik کَرینی: kua karg کُلوری: ku karg گیلَوانی: ale لِردی: ku karg
تیهوگویش کرمانشاهکلهری: su:se: گورانی: su:seg سنجابی: su:seg کولیایی: su:seg زنگنهای: su:seg جلالوندی: su:seg زولهای: su:seg کاکاوندی: su:seg هوزمانوندی: su:seg
تیهورلغتنامه دهخداتیهور. [ ت َ ] (ع ص ، اِ) (از «ت هَ ر») زمین رست و هموار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زمین پست و هموار . || بیابان دشوار. (منتهی الارب ). || مابین
تاهولغتنامه دهخداتاهو. (اِ) عرق شراب . (برهان ) (ناظم الاطباء). نوعی از شراب . (غیاث اللغات ). شراب عرقی . (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ) (انجمن آرا). جوهر شراب است
طیهوجلغتنامه دهخداطیهوج . [ طَ ] (معرب ، اِ) معرب تیهو است ، و آن مرغی باشد شبیه به کبک لکن از کبک کوچکتر است . (برهان ) (غیاث اللغات ). بعضی گویند که بهندی آن را لوا نامند. (غیا
تیهورلغتنامه دهخداتیهور. [ ت َ ] (ع ص ، اِ) (از «ت هَ ر») زمین رست و هموار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زمین پست و هموار . || بیابان دشوار. (منتهی الارب ). || مابین