تای جوز بکف داشتنلغتنامه دهخداتای جوز بکف داشتن . [ ی ِ ج َ ب ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) رسم قلندران و درویشان ایران است که تای جوزی در کف دارند تا وقت برخورد با اغنیا و اهل دل بطریق تیمن و تبرک
نام خدالغتنامه دهخدانام خدا. [ م ِ خ ُ ] (صوت مرکب ) لفظی است مثل «ماشأاﷲ» و «چشم بد دور» که با جمله ای می آید و کنایه از تمجید مضمون است . (از فرهنگ نظام ). از جهت تیمن و تبرک در
کرزنلغتنامه دهخداکرزن . [ ک َ زَ] (اِ) نیم تاج مرصعی بوده است که ملوک پیشین از بالای سر خود به جهت تیمن و تبرک می آویخته اند و گاهی نیزبر سر می نهاده اند. (برهان ) (آنندراج ). ر
چلیپالغتنامه دهخداچلیپا. [ چ َ ] (اِ) صلیب باشد. (فرهنگ اسدی ). صلیب نصاری باشد وآن داری است که به اعتقاد ایشان عیسی علیه السلام رابرآن کشیده صلیب کرده اند، و مشابه ترسایان از طل
مازندرانیلغتنامه دهخدامازندرانی . [ زَ دَ ] (اِخ ) حاج شیخ عبداﷲبن آقا شیخ نصیربن آقا شیخ محمدبن آقا شیخ محمود مجتهد آزاده و آزادیخواه و مرجع تقلید شیعیان ایران و عراق وهند در اوان م