تیمار فرادماییUHT treatment, ultra-high temperature treatmentواژههای مصوب فرهنگستانحرارتدهی مستقیم یا غیرمستقیم مادۀ غذایی پیش از بستهبندی برای کشتن همۀ ریزاندامگانهای فاسدکنندۀ آن
تیمارلغتنامه دهخداتیمار. (اِ) غم باشد و تیمار داشتن ، غم خوردن بود. (فرهنگ جهانگیری ). غم . (فرهنگ رشیدی ) (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ). رنج و اندوه . (ناظم الاطباء) : از او بی
تیمارفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندوه، غم ۲. اندوهگساری، غمخواری ۳. حضانت، سرپرستی ۴. پرستاری، توجه ۵. اندیشه، فکر
تیمارواژهنامه آزادوقتی کلمه ی تیمار برای حیوان به کار میرود معنایش غمخواری و دلسوزی نیست . بلکه رسیدگی حتی نوازش حیوان را معنی میدهد.
خامۀ فرادماUHT creamواژههای مصوب فرهنگستانخامهای که برای افزایش زمان ماندگاری آن تیمار فرادمایی بر روی آن انجام شده باشد متـ . خامۀ ماندگار long-life cream
شیر فرادماUHT milkواژههای مصوب فرهنگستانشیری که برای افزایش زمان ماندگاری آن تیمار فرادمایی بر روی آن انجام شده باشد متـ . شیر ماندگار long-life milk
اسماعیللغتنامه دهخدااسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن احمد سامانی ، مکنی به ابوابراهیم (279-295 هَ . ق .). مؤلف تاریخ بخارا آرد: ذکر بدایت ولایت امیر ماضی ابوابراهیم اسماعیل بن احمد الس
اسم مصدرلغتنامه دهخدااسم مصدر. [ اِ م ِ م َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اسم مصدر در عربی : ابن مالک در الفیة گوید : بفعله المصدر الحق فی العمل مضافاً او مجرداً او مع اَل ان کان فع
ماندنلغتنامه دهخداماندن . [ دَ ] (مص ) توقف کردن . (ناظم الاطباء). توقف کردن . درنگ کردن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ایرانی باستان ، من . پهلوی ، ماندن . پارسی باستان و اوستا،