تفونلغتنامه دهخداتفون . [ ت َ ف َوْ وُ ](ع مص ) افزایش و افزون شدن و حسن نما و گوالیدگی نیکو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تیرونلغتنامه دهخداتیرون . [ رُ ] (اِخ ) یکی از کنت نشین های ایرلند شمالی (اولستر) است که 132000 تن سکنه دارد و مرکز آن اوماگ است . (از لاروس ).
تیسفونلغتنامه دهخداتیسفون . (اِخ ) پهلوی «ته سی فون » . (شهرستانهای ایران ، مارکوارت ص 60). معرب آن طیسفون . (معجم البلدان ). تیسفون پایتخت دولت شاهنشاهی و مقر شاهنشاه ایران در عه
تیفنلغتنامه دهخداتیفن . [ ف ُ ] (اِخ ) در مصر قدیم خدای شر و ظلمات و بی حاصلی بود. (از لاروس ). رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل کلمه ٔ تیفون شود.
تیفنلغتنامه دهخداتیفن . [ ف ُ ] (اِخ ) در مصر قدیم خدای شر و ظلمات و بی حاصلی بود. (از لاروس ). رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل کلمه ٔ تیفون شود.
توفندhurricaneواژههای مصوب فرهنگستانچرخند حارّهای با میانگین یکدقیقهای بادهای سطحی بیش از 32 متر بر ثانیه متـ . هاریکن باگیو baguio تیفون typhoon چرخند حارّهای شدید severe tr