خلنگزار، خارزار، خارستان
شائک , مرج
خارزار، نام محلی در پل رومی
تنظيف
سلام، بوته، تیغستان
تیغستان، خارستان، خارزار ≠ گلزار
انبوهی از بوتهها، درختان تیغدار، تیغستان
تیغزار. (اِ مرکب ) تیغستان . خارستان . جائی که خار بسیار دارد. جای پرخار.
ترسناک، موجب ناراحتی، خار دار، خار مانند، تیغستان، تیغ تیغی