تیشترلغتنامه دهخداتیشتر. [ ت ِ ت َ ] (اِخ ) در اوستا تیشتریه یکی از ایزدان مزدیسنا و نگهبان باران است . رجوع به فرهنگ ایران باستان ص 58 و تشتر و تیر در همین لغت نامه شود.
ترشترشیملغتنامه دهخداترشترشیم . [تْرُ / ت ُ رُ ت ِ ش َ ] (اِخ ) مرکز بخشی است در ایالت با- رن فرانسه که بر شمال غربی استراسبورگ واقع است و 690 تن سکنه دارد.
تشترلغتنامه دهخداتشتر. [ت َ ت َ ] (اِخ ) تستر. (سمعانی ). نام شهر. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به تستر در همین لغت نامه شود.
تشترلغتنامه دهخداتشتر. [ ت َ ت َ ] (اِخ ) نام میکائیل علیه السلام . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ اوبهی ). در فرهنگ اسدی بشتر آمده و غلط است و صحیح تشتر است . (یاددا
تشترفرهنگ انتشارات معین(تِ یا تُ تَ) (اِ.) = تیشتر: 1 - نام ایزد موکل بر باران که با دیو خشکسالی می جنگد. 2 - شِعúرای یمانی ؛ ستاره ای پر نور در صورت فلکی سگ بزرگ .
کلب اعظمفرهنگ انتشارات معین( ~ . اَ ظَ) [ ع . ] (اِمر.) سگ بزرگ . یکی از صورت های فلکی جنوبی که به شکل سگ بزرگی فرض شده است و ستارة پُر نور و معروف آن شعرای یمانی یا تیشتر است .
تشترلغتنامه دهخداتشتر. [ ت َ ت َ ] (اِخ ) نام میکائیل علیه السلام . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ اوبهی ). در فرهنگ اسدی بشتر آمده و غلط است و صحیح تشتر است . (یاددا
تیرلغتنامه دهخداتیر. (اِخ ) نام فرشته ای است که بر ستوران موکل است و تدبیر و مصالحی که در روز تیرماه تیر واقع شود به او تعلق دارد. (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی