ترعوزیلغتنامه دهخداترعوزی . [ ت َ ] (ص نسبی ) منسوب است به ترع عوز. (منتهی الارب ) رجوع به همین کلمه شود.
ترموزالغتنامه دهخداترموزا. [ ] (اِخ ) موزا یا ترموزا، مادر فرهاد پنجم پادشاه اشکانی که با پسرش بر تخت نشسته و زمام امور مملکت را بدست گرفت . رجوع به تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2661
تروزلغتنامه دهخداتروز. [ ت ُ ] (ع مص ) سخت شدن . (تاج المصادر بیهقی ). سخت شدن گوشت . (منتهی الارب ). سخت گردیدن و هنگفت شدن چیزی . (ناظم الاطباء). خشک شدن و سخت و محکم شدن چیزی
تیرگانلغتنامه دهخداتیرگان . (اِ) نام روز سیزدهم است از تیرماه . گویند در این روز منوچهر با افراسیاب صلح کرد بشرط آنکه افراسیاب یک تیر پرتاب راه از ملک خود به منوچهر پس بدهد. حکما
مهرجانلغتنامه دهخدامهرجان . [ م ِ رَ ] (معرب ، اِ) مهرگان . شانزدهم مهرماه . (بحر الجواهر). مهرگان و آن شانزدهم ماه مهر باشد. (مهذب الاسماء). نزد ایرانیان ، چون نام روز و نام ماه
تشترلغتنامه دهخداتشتر. [ ت َ ت َ ] (اِخ ) نام میکائیل علیه السلام . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ اوبهی ). در فرهنگ اسدی بشتر آمده و غلط است و صحیح تشتر است . (یاددا
گاهنبارلغتنامه دهخداگاهنبار. [ هَِم ْ ] (اِ) گاهنبار و گاه باره هر دو دارای یک معنی است و آن شش روزی است که خدای تعالی عالم را در آن آفرید و مجوس در کتاب زند از زردشت نقل میکنند که