تیتاءلغتنامه دهخداتیتاء. [ ت َ ] (ع ص ، اِ) آنکه وقت جماع حدث کند و یا آنکه پیش از ادخال انزال نماید. (ناظم الاطباء).
معیار تتاtheta criterionواژههای مصوب فرهنگستاندر نظریۀ زایشی، محدودیتی در تخصیص نقشهای تتا که مطابق با آن هر موضوع فقط یک نقش تتا میپذیرد و هر نقش تتا فقط به یک موضوع تخصیص داده میشود
موج تتاtheta waveواژههای مصوب فرهنگستاندر الکترومغزنگاری، نوعی موج مغزی با بسامدی بین 4 تا 7 هرتز نیز: ضرباهنگ تتا theta rhythm
نظریۀ تتاtheta theory/ θ-theoryواژههای مصوب فرهنگستانیکی از زیرمجموعههای نظریۀ حاکمیت و مرجعگزینی که به نقشهای معنایی موضوعهای جمله میپردازد
استیتاءلغتنامه دهخدااستیتاء. [ اِ ] (ع مص ) استئتاء. کند یافتن کسی را و او را بشتاب خواندن . درنگی شمردن . (تاج المصادر بیهقی ). || گشن خواه شدن اشتر ماده . فحل خواستن اشتر. (تاج المصادر بیهقی ).
اکتیتاءلغتنامه دهخدااکتیتاء. [ اِ] (ع مص ) پرخشم گردیدن . || تفته شدن و بی آرام شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نیک ستودن خود را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مبالغه کردن در وصف خود بدون داشتن عمل . (از اقرب الموارد).