تکیدهلغتنامه دهخداتکیده . [ ت َ دَ / دِ ] (ن مف ) در تداول عامه ، لاغرشده . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). لاغر.باریک . کسی که گوشتش ریخته و ضعیف شده باشد. (فرهنگ عامیانه ٔ جمالزاده
تکیدگیلغتنامه دهخداتکیدگی . [ ت َ دَ / دِ ] (حامص ) در تداول عامه ، حالت تکیده . لاغری . رجوع به تکیدن و تکیده شود.
باریک ریسیدنلغتنامه دهخداباریک ریسیدن . [ دَ ] (مص مرکب ) لاغر و نحیف شدن . تکیده شدن : روز بروزباریک میریسد؛ پیوسته لاغرتر میشود. لاغر شدن : ای فلان چرا این روزها باریک میریسی (یعنی لا