تَکُنْفرهنگ واژگان قرآنمي شود (در جمله "إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَکُن فِتْنَةٌ "جزمش به دليل جواب شرط بودن است )
دادنلغتنامه دهخدادادن . [ دَ ] (مص ) اسم مصدر آن دهش است . اعطاء. (ترجمان القرآن ). ایتاء. (ترجمان القرآن ). مقابل ِ گرفتن . در اختیار کسی گذاردن بدون برگرداندن . تسلیم کسی کردن
تَکُنْفرهنگ واژگان قرآنمي شود (در جمله "إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَکُن فِتْنَةٌ "جزمش به دليل جواب شرط بودن است )
لَمْ تَکُنفرهنگ واژگان قرآننباشي ( درآيه "قَالُواْ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَکُن مِّنَ ﭐلْوَاعِظِينَ")
قره تکنلغتنامه دهخداقره تکن . [ ق َ رَ ت َ ک ِ ] (اِخ ) ده کوچکی از بخش رامیان شهرستان گرگان واقع در 7000 گزی رامیان . سکنه ٔ آن 60 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).