تکثیرکن فوتونیphotomultiplierواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای که در آن از آشکارساز فوتون برای آشکارسازی تابش الکترومغناطیسی، همراه با تکثیرکنندۀ الکترون برای تقویت جریان استفاده میشود
لامپ تکثیر فوتونیphotomultiplier tubeواژههای مصوب فرهنگستانآشکارساز بسیار حساسی برای تشخیص و اندازهگیری تابش الکترومغناطیسی که در آن ازطریق تابش، الکترونهایی از فوتوکاتد آزاد میشود و الکترونهای آزادشده پس از شتابگی
تکثیرلغتنامه دهخداتکثیر. [ ت َ ] (ع مص ) بسیار کردن . (زوزنی ) (دهار) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). بسیار گردانیدن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (از اقرب الموارد). افزودن . (
آشکارساز سوسوزنscintillation detectorواژههای مصوب فرهنگستانابزاری که در آن تابش یوننده تبدیل به فوتونهای مرئی میشود و این فوتونها با تکثیرکن فوتونی بهصورت نشانکها/ سیگنالهای قابلشمارش درمیآیند متـ . سوسوسنج scin
تکثیرلغتنامه دهخداتکثیر. [ ت َ ] (ع مص ) بسیار کردن . (زوزنی ) (دهار) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). بسیار گردانیدن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (از اقرب الموارد). افزودن . (