پی تاناتلغتنامه دهخداپی تانات . (اِخ ) نام دسته ای از سپاهیان یونانی در جنگ با ایران بعهد خشایارشا بسرکردگی آموفارت پسر پولی یاد و سپهسالاری پوزانیاس . (ایران باستان ج 1 ص 852).
تان تردلغتنامه دهخداتان ترد. [ رِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از حشرات هی مِن-وپ-تِ-ر که آن را در تداول عوام فرانسه «اره مگس » نامند.
تاناکالغتنامه دهخداتاناکا. (اِخ ) کسی است که آزمایش های وی در مورد کرم ابریشم مشهور است . رجوع بکتاب وراثت عزیزاﷲ خبیری ص 110 و 162 شود.
تاناکیللغتنامه دهخداتاناکیل . (اِخ ) زن تارکین قدیمی است که بر اثر لیاقت و نفوذ وی تارکین صاحب تاج و تخت گشت . پس از مرگ شوهرش در تحت سرپرستی «سرویوس تولیوس » درآمد. رجوع به تارکین
تانالغتنامه دهخداتانا. (اِخ ) رودی به «لاپونی » که فنلاند را از نروژ جدا سازد و به اقیانوس منجمد شمالی می ریزد و درازی آن در حدود 402 هزار گز است .
پی تاناتلغتنامه دهخداپی تانات . (اِخ ) نام دسته ای از سپاهیان یونانی در جنگ با ایران بعهد خشایارشا بسرکردگی آموفارت پسر پولی یاد و سپهسالاری پوزانیاس . (ایران باستان ج 1 ص 852).
تان تردلغتنامه دهخداتان ترد. [ رِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از حشرات هی مِن-وپ-تِ-ر که آن را در تداول عوام فرانسه «اره مگس » نامند.
تاناکالغتنامه دهخداتاناکا. (اِخ ) کسی است که آزمایش های وی در مورد کرم ابریشم مشهور است . رجوع بکتاب وراثت عزیزاﷲ خبیری ص 110 و 162 شود.
تاناکیللغتنامه دهخداتاناکیل . (اِخ ) زن تارکین قدیمی است که بر اثر لیاقت و نفوذ وی تارکین صاحب تاج و تخت گشت . پس از مرگ شوهرش در تحت سرپرستی «سرویوس تولیوس » درآمد. رجوع به تارکین
تانالغتنامه دهخداتانا. (اِخ ) رودی به «لاپونی » که فنلاند را از نروژ جدا سازد و به اقیانوس منجمد شمالی می ریزد و درازی آن در حدود 402 هزار گز است .