تپاسبدلغتنامه دهخداتپاسبد. [ ت َ ب ُ ] (ص ) ریاضت کشنده و مرتاض و مجاهدت کننده . (ناظم الاطباء). رجوع به تپاس شود.
تپاسلغتنامه دهخداتپاس . [ ت َ ] (اِ) پارسی ریاضت است و تپاسی یعنی ریاضت کش و رنج و کم خوابی و کم خواری بر خود نهادن و تَپاسْبُد... ریاضت کشنده و مجاهدت کننده و آن را «هرتاسب » ن
سرتاسبلغتنامه دهخداسرتاسب . [ س َ ] (ص ، اِ) در اصطلاح حکمای قدیم ایرانیان ، طالب معرفتی را گویند که به رهبرهای خردپسند یعنی دلایل عقلی تحصیل معارف کند که طریقه ٔحکما است و هرتاسب