تهدینلغتنامه دهخداتهدین . [ ت َ ] (ع مص ) خوشنود کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). راضی کردن . (از اقرب الموارد). || آرام دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آرام دادن کودک را. یقال : هدنت الصبی تهدیناً. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مشغول کردن زن کودک را به سخن . (منتهی ال
تهیدنلغتنامه دهخداتهیدن . [ ت َ / ت ِ دَ ] (مص ) خالی شدن . (ناظم الاطباء). رجوع به لسان العجم شعوری ج 1 ص 302 شود.
تعدینلغتنامه دهخداتعدین . [ ت َ ] (ع مص ) شکافتن زمین را به کلند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پر شدن شکم آبخور از آب . (ازناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || نیرو دادن زمین و کشت را به سرگین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب ال
ضحاکلغتنامه دهخداضحاک . [ ض َح ْ حا ] (اِخ ) ابن مخلدبن ضحاک بن مسلم الشیبانی البصری ، معروف به نبیل . او شیخ حُفّاظ حدیث بعصر خویش بود. او را جزئی است در حدیث . وی بمکه متولد شد (122 هَ . ق .) و سپس ببصره رفت و بدانجا سکونت گزید تا درگذشت (<span class="hl" d
ذنبلغتنامه دهخداذنب . [ ذَمْب ْ ] (ع اِ) اثم . جُرم . عصیان . خطا. معصیت . گناه . جناح . وزر. مأثم . بزه . ناشایست . هر کار که کردن آن روا نباشد. کار که کردن آن ناروا باشد. و جرجانی در تعریفات گوید: الذنب ، ما یحجبک عن اﷲتعالی . و فی الحدیث : التائب من الذنب کما لا ذنب له . ج ، ذنوب . جج ،
ذوالنونلغتنامه دهخداذوالنون . [ ذُن ْ نو ] (اِخ ) لقب یونس بن متی یعنی صاحب ماهی یا همدم ماهی - و خداوند ماهی یکی از انبیاء بنی اسرائیل است که مبعوث بر اهل نینوی بود و آنرا صاحب الحوت نیز خوانند. در قرآن کریم نام وی در چهار موضع یونس و در یکجا صاحب الحوت و در سوره انبیاء ذوالنون آمده است که ذیلا