توکویللغتنامه دهخداتوکویل . [ تُک ْ ] (اِخ ) سیاستمدار و نویسنده ٔ سیاسی فرانسه است (1805-1859 م .) که به عضویت آکادمی فرانسه نائل گردید. او راست : دمکراسی در امریکا. کهنه رژیم .ا
تورویللغتنامه دهخداتورویل . (اِخ ) کنت و مارشال فرانسوی (1642-1701 م .) است و پیروزی هایی نصیب دولت فرانسه کرد که از آن جمله شکست ناوگان انگلیس و هلند به سال 1690م . است . (از لار
توکیلاتلغتنامه دهخداتوکیلات . [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ توکیل . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
توکیللغتنامه دهخداتوکیل . [ ت َ ] (ع مص ) وکیل کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار). وکیل گردانیدن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموا
توکیلفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. وکیل گرفتن.۲. کسی را از طرف خود وکیل ساختن و کاری را به عهدۀ او گذاشتن.
تورویللغتنامه دهخداتورویل . (اِخ ) کنت و مارشال فرانسوی (1642-1701 م .) است و پیروزی هایی نصیب دولت فرانسه کرد که از آن جمله شکست ناوگان انگلیس و هلند به سال 1690م . است . (از لار
توکیلاتلغتنامه دهخداتوکیلات . [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ توکیل . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
توکیللغتنامه دهخداتوکیل . [ ت َ ] (ع مص ) وکیل کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار). وکیل گردانیدن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموا