تولید دومینsecondary articulationواژه‌های مصوب فرهنگستانشیوهای از تولید در آواهایی با دو گرفتگی که در آن گرفتگی دوم با میزان کمتری از گرفتگی همراه است متـ . تولید فرعی
تولیدلغتنامه دهخداتولید. [ ت َ ] (ع مص ) از گوسفند، بچه گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). زاینده گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زایانیدن قابله زن حامله را و از گو
تولیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. پدیدآوری، زایش، توالد ۲. زادن، زاییدن ۳. ایجاد، خلق، فرآوری ۴. فرآورده، محصول ≠ مصرف
نرم‌کامی شدنvelarizationواژه‌های مصوب فرهنگستاننوعی تولید دومین که در آن عقب زبان برافراشته و به نرم‌کام نزدیک می‌شود متـ . نرم‌کامی‌شدگی
چاکنایی شدنglottalizationواژه‌های مصوب فرهنگستانفرایندی آوایی که در آن بست چاکنایی به‌صورت تولید دومین به آوا افزوده می‌شود متـ . چاکناییشدگی
چاکناییشدهglottalizedواژه‌های مصوب فرهنگستانویژگی یک واحد آوایی که در آن بست چاکنایی به‌صورت تولید دومین به آوا افزوده می‌شود
روسیه ٔ شورویلغتنامه دهخداروسیه ٔ شوروی . [ سی ی َ ی ِ رَ ] (اِخ ) یا اتحاد جماهیر شوروی یا بطور اختصار شوروی کشور بزرگ اروپایی و آسیایی است که از شمال به اقیانوس منجمد شمالی و از مغرب ب
