توریستفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهکسی که به منظور سیاحت و شناخت مکانی به آنجا سفر میکند؛ گردشگر؛ جهانگرد.
تروریستلغتنامه دهخداتروریست . [ ت ِ رُ ری ] (فرانسوی ، ص ، اِ) مأخوذ از ترور فرانسه ، کسی که طرفدار اصول تشدد باشد. طرفدار شدت عمل و ایجاد رعب و ترس . این کلمه در زبان فارسی متداو