توربلغتنامه دهخداتورب . (فرانسوی ، اِ) از زغالهای سوختنی است که از تغییر و دگرگونی مواد نباتی در زیر آبها بوجود می آید. از اقسام زغال سنگ است ، از خزه های مخصوصی تشکیل شده که نو
توربلغتنامه دهخداتورب . [ ت َ رَ ] (ع اِ) لغتی است در تراب . (منتهی الارب ). مرادف تراب ؛ یعنی خاک . (ناظم الاطباء). رجوع به تراب و توراب شود.
توربفرهنگ انتشارات معین[ فر. ] (اِ.) نوعی زغال طبیعی به رنگ قهوه ای تیره که صدی پنجاه تا صدی شصت جزو کربن دارد و از خزه ای مخصوص تولید می شود.
توربفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ب، میل، انحراف، افتادگی، کجی، تمایل، شیب▼، خَم قیقاج، زیگزاگ، اعوجاج، زاویهدار بودن، پیچوتاب لوزی
توربشتیلغتنامه دهخداتوربشتی . [ ] (اِخ ) فضل اﷲبن حسن ، شهاب الدین ابوعبداﷲ فقیه حنفی . به سال 661 هَ . ق . درگذشت . او راست : تحفةالسالکین ، در تصوف فارسی . تحفةالمرشدین ، در اختص
توربینلغتنامه دهخداتوربین . (فرانسوی ، اِ) قسمی ماشین مولد نیرو که پره های آن بقوت آب یا بخار به حرکت درآید و آن برای بکار انداختن دستگاه مولد برق استعمال شود. (از فرهنگ فارسی معی
توربشتیلغتنامه دهخداتوربشتی . [ ] (اِخ ) فضل اﷲبن حسن ، شهاب الدین ابوعبداﷲ فقیه حنفی . به سال 661 هَ . ق . درگذشت . او راست : تحفةالسالکین ، در تصوف فارسی . تحفةالمرشدین ، در اختص
توربینلغتنامه دهخداتوربین . (فرانسوی ، اِ) قسمی ماشین مولد نیرو که پره های آن بقوت آب یا بخار به حرکت درآید و آن برای بکار انداختن دستگاه مولد برق استعمال شود. (از فرهنگ فارسی معی