توجه شنیداریauditory attentionواژههای مصوب فرهنگستانتوانایی تمرکز بر روی واحدهای صوتی مشخص بهعنوان یک محرک بارز
توجهلغتنامه دهخداتوجه . [ ت َ وَج ْ ج ُه ْ ] (ع مص ) روی فرا چیزی کردن . (تاج المصادر بیهقی ). روی نهادن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). روی آوردن ، یقال : توجهت نحوک و ال
توجهفرهنگ مترادف و متضاد۱. تدقیق، دقت، مبالات، مداقه، نگرش ۲. پرستاری، تیمار، دلسوزی، علاقه، مراقبت، مواظبت ۳. اعتنا، التفات، رعایت، عنایت، مبالات، محل، مراعات، ملاحظه، وقع ۴. پروا ۵.
رادیوملغتنامه دهخدارادیوم . [ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) ماده ای است فلزی که در سال 1898 م . بتوسط پیر کوری و زنش مادام کوری و ژبمون کشف شد، مادام کوری در ضمن تجسس خاصیت رادیوآکتیویته د
حسابلغتنامه دهخداحساب . [ ح ِ ] (ع مص ، اِ) شمار. (مهذب الاسماء). شماره . شمردن . (تاج المصادر بیهقی ). بشمردن . شمر. شماره کردن . (دهار) (ترجمان عادل ). با کسی شمار کردن . تتوی
ابوالقاسملغتنامه دهخداابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ] (اِخ ) زهراوی خلف بن عباس القرطبی . وی در تاریخ طب بزرگترین نماینده و معرف جرّاحی عرب است و کتب او از مراجعی است که جرّاحان قرون وسط
غلاملغتنامه دهخداغلام . [ غ ُ] (ع اِ) کودک . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). کودک شهوت پدیدآمده . (ترجمان علامه ٔ جرجانی تهذیب عادل نسخه ٔکتابخانه ٔ لغت نامه ). پسر از هنگام ولاد
خاقانیلغتنامه دهخداخاقانی . (اِخ ) افضل الدین بدیل ابراهیم بن علی خاقانی حقایقی شَروانی ملقب به حسان العجم یکی از بزرگترین شاعران و از فحول بلغای ایران است . لقب حسّان ُالعَجَم را