توت العلیقلغتنامه دهخداتوت العلیق . [ تُل ْ ع َ ] (ع اِ مرکب ) تمشک . توت سه گل . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تمشک و توت سه گل شود.
توتلغتنامه دهخداتوت . (اِ) میوه ای است معروف ، سفید آن قائم مقام انجیر است و سیاه آن راتوت شامی گویند. چون آن را نارسیده خشک کنند قائم مقام سماق باشد و معرب آن توث است که بجای
تمش دانهلغتنامه دهخداتمش دانه . [ ت َ م َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) توت العلیق را گویند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).دانه ٔ تمش که تمشک باشد. رجوع به تمش و تمشک شود.
سه گللغتنامه دهخداسه گل . [ س ِ گ ُ ] (اِ مرکب ) نام درختی است که میوه ٔ آن چون پخته شود سرخ گردد و بغایت قابض باشد و آنرا به فارسی توت سه گل و به عربی توت العلیق خوانند چه درخت
باطسلغتنامه دهخداباطس . [ طِ ] (اِ) به یونانی میوه ای است که توت سه گل خوانند و به عربی ثمرةالعلیق گویند و درخت آن را سه گل نامند اگر برگ و بار آن را با هم بجوشانند خضابی باشد ج
علیقلغتنامه دهخداعلیق . [ ع ُل ْ ل َ ] (ع اِ) گیاهی است که به درخت پیچد. (از لسان العرب ). گیاهی است که به درخت پیچد و شبیه به گل سرخ است و آن را عُلّیقی ̍ نیز گویند و یک دانه ٔ
توت وحشیلغتنامه دهخداتوت وحشی . [ ت ِ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ثمر علیق است و به شیرازی توت سه گل نامند. (فهرست مخزن الادویه ) (از الفاظ الادویه ) (ازاختیارات بدیعی ). و رجوع به