توتکابنلغتنامه دهخداتوتکابن . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان رحمت آباد است که در بخش رودبار شهرستان رشت واقع است و 500 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
تسکابنلغتنامه دهخداتسکابن . [ ت ُ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالا خیابان که در بخش مرکزی شهرستان آمل و 13 هزارگزی شوسه ٔ آمل به لاریجان قرار دارد. دشتی معتدل و مرطوب است . و 3
تنکابنلغتنامه دهخداتنکابن . [ ت َ ب ُ / ت ُ ب ُ ] (اِخ ) نام ولایتی است از ولایت تبرستان بر طرف رستمدار که نور و کجور باشد و در قدیم الایام که افراسیاب بر منوچهر لشکر کشیده ، منوچ
تنکابنیلغتنامه دهخداتنکابنی . [ ت َ ب ُ / ت ُ ب ُ ] (اِخ ) محمد مؤمن بن محمد زمان الحسینی التنکابنی الدیلمی . طبیب شیعه ، متوفی در حدود سال 1110 هَ . ق . او راست : تحفةالمؤلفین ،
تنکابنیلغتنامه دهخداتنکابنی . [ ت َ ب ُ / ت ُ ب ُ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن میرزا سلیمان بن محمد رفیعبن عبدالمطلب تنکابنی العجمی الشیعی . او راست : اسرارالمصائب . اکلیل المصائب . انیس
تنکابنیلغتنامه دهخداتنکابنی . [ ت َ ب ُ / ت ُ ب ُ ] (اِخ ) میرزا محمد طاهر. رجوع به طاهر تنکابنی شود.
پلنگانلغتنامه دهخداپلنگان . [پ َ ل َ ] (اِخ ) نام موضعی در هشت میلی توسکابن . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 60 و61).
بنلغتنامه دهخدابن . [ ب ُ ] (اِ) بنیاد. (برهان ) (انجمن آرای ناصری ) (شرفنامه ٔ منیری ) (ناظم الاطباء). پایه . اساس . پای . اصل . (یادداشت مرحوم دهخدا) : چو بشنید ازو مرد دانا
تسکابنلغتنامه دهخداتسکابن . [ ت ُ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالا خیابان که در بخش مرکزی شهرستان آمل و 13 هزارگزی شوسه ٔ آمل به لاریجان قرار دارد. دشتی معتدل و مرطوب است . و 3
تنکابنلغتنامه دهخداتنکابن . [ ت َ ب ُ / ت ُ ب ُ ] (اِخ ) نام ولایتی است از ولایت تبرستان بر طرف رستمدار که نور و کجور باشد و در قدیم الایام که افراسیاب بر منوچهر لشکر کشیده ، منوچ
تنکابنیلغتنامه دهخداتنکابنی . [ ت َ ب ُ / ت ُ ب ُ ] (اِخ ) محمد مؤمن بن محمد زمان الحسینی التنکابنی الدیلمی . طبیب شیعه ، متوفی در حدود سال 1110 هَ . ق . او راست : تحفةالمؤلفین ،