توبتلغتنامه دهخداتوبت . [ ت َ / تُو ب َ ] (از ع ، اِمص ) توبه . توبة : بر او باید پیوست ... آنگاه ... انابت مفید نباشد، نه راه بازگشتن مهیا... و نه طریق توبت آسان . (کلیله و دمن
توبتولغتنامه دهخداتوبتو. [ ب ِ ] (ص مرکب ) متوالی . پی درپی . || گوناگون . متنوع . (فرهنگ فارسی معین ).
توبتولغتنامه دهخداتوبتو. [ ب ِ ] (ص مرکب ) متوالی . پی درپی . || گوناگون . متنوع . (فرهنگ فارسی معین ).
لئونارلغتنامه دهخدالئونار. [ ل ِ ءُ ] (اِخ ) سن . مردی گوشه نشین در قرن یازدهم میلادی که برطبق اساطیر بوسیله ٔ «سَن رُمی » راه توبت گزید. ذکران وی ششم نوامبر است .
شعابیلغتنامه دهخداشعابی . [ ش َ ع ْ عا ] (حامص ) بند زدن ظرفهای شکسته . مرمت کردن کاسه و مانند آن . بش زنی . بندزنی : عهدهای شکسته را چه طریق چاره هم توبت است و شعابی . سعدی (کلی
مقمعهلغتنامه دهخدامقمعه . [ م ِ م َ ع َ ] (از ع ، اِ) مقمعة. عمود آهنین : اول نفس خود را به مقمعه توبت نصوح از تورط و انهماک در مناهی و ملاهی قلع و قمع کند. (مصباح الهدایه چ همای
پاریالغتنامه دهخداپاریا. (اِخ ) (طبقه ٔ...) (از سانسکریت ، پارا. بیرون از...) و معنی ترکیبی آن بیرون از طبقه است . در آئین برهمائی پاریا به کسانی اطلاق میشود که از طبقات هندی خار