26 فرهنگ

4379 مدخل


تهی

tohi

۱. [مقابلِ ‌پُر] آنچه چیزی در داخل آن نباشد؛ خالی.
۲. بی‌ارزش.
۳. تنها: ◻︎ کوفته بر سفرۀ من گو مباش / کوفته را نان تهی کوفته‌ست (سعدی۱: ۱۰۳).

۱. پوچ، تخلیه، خالی، خلاء ≠ پر، مملو
۲. عاری

barren, blank, empty, inane, jejune, null, spent, vacant, vacuous, void, windy, devoid