تنگ قلعهلغتنامه دهخداتنگ قلعه . [ ت َ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوهدشت است که در بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
تنگلغتنامه دهخداتنگ . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان فیلاب است که در بخش اندیمشک شهرستان دزفول واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
تنگلغتنامه دهخداتنگ . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کنارک شهرستان چاه بهار است که 4000 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
تنگلغتنامه دهخداتنگ . [ ت َ ] (اِخ ) نام مقامی باشد از ترکستان که ترکان تنگی به آن منسوب و به خوش صورتی مشهورند. (برهان ). شهری است از ترکستان به حسن خیزی معروف . (انجمن آرا) (
تنگلغتنامه دهخداتنگ . [ ت َ ] (اِخ ) نام ولایتی است از بدخشان . (برهان ). نام ملکی ازبدخشان . (غیاث اللغات ). ناحیه ای در بدخشان . (ناظم الاطباء). ولایتی است از ملک بدخشان قریب
تنگلغتنامه دهخداتنگ . [ ت َ ] (ص )ضد فراخ بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 278) (شرفنامه ٔ منیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). نقیض فراخ باشد. (برهان ). بی وسعت و ضیق و کم عرض . نقیض ف
تنگ اسماعیللغتنامه دهخداتنگ اسماعیل . [ ت َ اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قلعه شاهین بخش سرپل ذهاب است که در شهرستان قصرشیرین واقع است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
تنگ رنبهلغتنامه دهخداتنگ رنبه . [ ت َ رَم ْ ب َ ] (اِخ ) ناحیه ای در دارابگرد که قلعه ٔ استوار رنبه در آن واقع است . رجوع به فارسنامه ٔ ابن البلخی چ لیسترانج و نیکلسون ص 131 و 159 ش
قلعه بیابانواژهنامه آزاددهستان قلعه بیابان در 40 کیلومتری شهر داراب فارس می باشد و شامل چند روستا از جمله قلعه بیابان و تنگ طه و سه چی و شهرک شهدا می باشد
قلعه رنبهلغتنامه دهخداقلعه رنبه . [ ق َ ع َ ؟ ] (اِخ ) در تنگ رنبه است و قلعه ای است سخت استوار و بزرگوار و هوایی خوش دارد. (فارسنامه ٔ ابن البلخی چ کمبریج ص 159).