تنگی قُلفهphimosisواژههای مصوب فرهنگستاننوعی عارضۀ مادرزاد یا اکتسابی در آلت مردان که در آن پیشپوست نمیتواند به عقب کشیده شود
تنگیلغتنامه دهخداتنگی . [ ت َ ] (حامص ) کم عرضی . کم پهنایی . مقابل گشادی و فراخی . (فرهنگ فارسی معین ). کم پهنایی و کم عرضی . (ناظم الاطباء). ضیق . مضیقه . تنگنا. (یادداشت بخط
تنگیفرهنگ مترادف و متضاد۱. تضییق، تنگنا، سختی، فشار ≠ فراخی ۲. عسرت، فاقه، فقر، فلاکت، نکبت ≠ گشاددستی، فراخبالی ۳. غلا، قحطسالی، قحط، کمیابی ≠ وفور، برکت، آبسالی، فراوانی ۴. کمپهنایی،