تروندلغتنامه دهخداتروند. [ ت َ وَ ] (اِ) ترونده . (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ). میوه ٔ نورس و نوباوه را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء). میوه ای را گوین
تروندهلغتنامه دهخداترونده . [ ت َ وَ دَ / دِ ] (اِ) تروند. (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ). میوه ٔ نورس و نوباوه . (ناظم الاطباء) : ترونده ٔ پالیز جان هر گ
تنندلغتنامه دهخداتنند. [ ت َ ن َن ْ] (اِ) عنکبوت باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء). تنندو.تننده . (انجمن آرا) (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ). تندو.(فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ). هر سه
تروندلغتنامه دهخداتروند. [ ت َ وَ ] (اِ) ترونده . (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ). میوه ٔ نورس و نوباوه را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء). میوه ای را گوین
تروندهلغتنامه دهخداترونده . [ ت َ وَ دَ / دِ ] (اِ) تروند. (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ). میوه ٔ نورس و نوباوه . (ناظم الاطباء) : ترونده ٔ پالیز جان هر گ
تنندلغتنامه دهخداتنند. [ ت َ ن َن ْ] (اِ) عنکبوت باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء). تنندو.تننده . (انجمن آرا) (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ). تندو.(فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ). هر سه