تنتالةلغتنامه دهخداتنتالة.[ ت ِ ل َ ] (ع ص ) رجل تنتالة؛ مرد کوتاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از آنندراج ).
تنبالةلغتنامه دهخداتنبالة. [ تَم ْ ل َ ] (ع اِ) کوتاه . کوتاهی . (منتهی الارب ). تنبال . (اقرب الموارد). کوچکی و کوتاهی و قصر و قصیر و کوتاه . (ناظم الاطباء).
تنجالهلغتنامه دهخداتنجاله . [ ت َ ل َ / ل ِ ] (اِ) افشردگی و فشاردادگی . (ناظم الاطباء). رجوع به لسان العجم شعوری ج 1 ص 295 شود.
تنتللغتنامه دهخداتنتل . [ ت َ ت َ ] (ع ص ) کوتاه . تنتاله مثل آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تنبالةلغتنامه دهخداتنبالة. [ تَم ْ ل َ ] (ع اِ) کوتاه . کوتاهی . (منتهی الارب ). تنبال . (اقرب الموارد). کوچکی و کوتاهی و قصر و قصیر و کوتاه . (ناظم الاطباء).
تنجالهلغتنامه دهخداتنجاله . [ ت َ ل َ / ل ِ ] (اِ) افشردگی و فشاردادگی . (ناظم الاطباء). رجوع به لسان العجم شعوری ج 1 ص 295 شود.